بسوی او
از کلاس که برگشتم،خیلی خسته بودم.اما در رو که باز کردم،صدای اقا تو خونه پیچیده بود.خستگیم مُرد،شاد شدم.وقتی چهرشون رو توی تلویزیون دیدم،یاد سال پیش افتادم که آقا اومده بودن قم. خوشا بحالتون هموطنان کرمانشاهیَم.لذت حضور اقا نوش جانتان.
نوشته شده در چهارشنبه 90/7/20ساعت
10:13 عصر توسط امید سعادت نظرات ( ) |
Design By : Pichak |